به گزارش مشرق، صحبت با او این بار درباره روش بازی تیم ملی مقابل هنگکنگ و پست جدید سردار آزمون است. مهاجمی که از نوک خط حمله جدا شد، کمی عقبتر بازی کرد و به یک بازیساز تبدیل شد. فروتن اما اعتقاد دارد بازدهی سردار در پست جدید خوب بوده و اگر مهاجم هدف یا به قول قدیمیها مردهخور پیدا کنیم، حضور سردار در این پست میتواند ادامه داشته باشد.
میخواهیم درباره بازی ایران- هنگکنگ صحبت کنید و البته پست جدید سردار آزمون. او در این بازی توسط ویلموتس کمی عقبتر به کار گرفته شد. از نظر شما این جابهجایی منطقی است و به تیم ملی کمک میکند یا نه؟
اگر سردار آزمون مثل بازی با هنگکنگ دوندگی داشته باشد که پست جدید برای او خوب است. مقابل تیمهایی که من تو من میکنند و مدافعان دست از سر مهاجم برنمیدارند، اگر سردار بیرون محوطه بازی کند، باعث میشود تا یکی از مدافعان حریف هم دنبال او بیاید و همین کار را برای گلزنی سایر بازیکنان راحت میکند. این روش بدی نیست، البته به شرطی که جایگزین مناسبی داشته باشیم که توپهای نزدیک به دروازه را تبدیل به گل کند.
کریم انصاریفرد در این پست حضور دارد و همانطور که دیدید گل دوم را زد و در برخی دقایق هم خطرناک ظاهر شد. حضور او کافی نیست؟
اما من معتقدم توپهای دیگر هم بود که اگر سردار نزدیک به دروازه حریف بود آنها را تبدیل به گل میکرد. بنابراین اگر با روش 4-2-3-1 بازی میکنیم باید از مهاجمی استفاده کنیم که همیشه در محوطه جریمه باشد و توپها را به تور دروازه حریف بچسباند. تیم ملی مقابل هنگکنگ هجومی بازی کرد، بازیسازی از عقب را در دستور کار قرار داد و مالکیت را هم در اختیار داشت. اینها تعریف یک فوتبال مدرن است اما تیم ملی ایرادهایی هم داشت.
چه ایرادی؟
کمبود تیم ملی این بود که 4 بازیکن حاضر در خط حمله کاری با محوطه جریمه نداشتند و این موضوع مقابل تیمهایی مثل عراق و بحرین گریبان تیم ملی را میگیرد. یعنی اگر 90 دقیقه را ببینیم این چهار بازیکن هیچ ورودی به محوطه جریمه حریف نداشتند و همه تبدیل به بازیکنِ بیرون از هجده شده بودند.
بیشتر بخوانید:
خوشحالی مدافع پرسپولیس از جواب ویلموتس به منتقدان
شاید دلیل این موضوع دفاع فشرده هنگکنگ بود که با 11 بازیکن اجازه ورود به بازیکنان هجومی تیم ملی را نمیدادند.
من میگویم ورود. اگر بیرون باشید باید ورود داشته باشید. فرقی هم نمیکند مقابل چه تیمی و با چه دفاعی بازی میکنید. ما فضای بیرون از محوطه جریمه هنگکنگ را باز گذاشته بودیم و آنجا مدافعان حریف نبودند اما باز هم ورود نکردیم و بیشتر سعیمان این بود که برنامههای دیگری را آزمایش کنیم.
فکر میکنم بحث شما این است که حداقل باید یکی، دو بازیکن ثابت در محوطه جریمه میداشتیم که بهتر به هدف میرسیدیم.
دقیقاً. هم باید این مورد را اجرا میکردیم و هم از توانایی این بازیکنان که داخل محوطه بودند استفاده بهتری میشد. کریم انصاریفرد گلش را زد و سر جایش هم بود اما بپذیرید که هیچ کدام از 4 بازیکن تهاجمی ما به نامهای جهانبخش، آزمون، ترابی و انصاریفرد بازیکن داخل محوطه نیستند. حتی خود سردار هم به آن شکل بازیکن هجده قدم نیست. آزمون بازیکن متحرکی است که برای دریافت توپ به عقب میرود، با توپ بازی میکند و برخی اوقات پاسهای قشنگی هم میدهد. بنابراین ما باید دنبال بازیکنی باشیم که کامل در محوطه جریمه حضور داشته باشد. اگر ما با روش 4-2-3-1 و حضور یک مهاجم بازی میکنیم، باید بازیکنی با خصوصیات حضور ثابت در هجده قدم داشته باشیم.
مثلاً چه کسی و با چه خصوصیاتی؟ مثال میزنید؟
با اینکه اصطلاح چندان زیبایی نیست اما در مقاطعی با مرحوم غلامحسین مظلومی یا همین پرویز مظلومی گلهای مردهخوری هم میزدیم که هنوز هم در دنیا مرسوم است. تیمهایی که گرد مولر دارند، تیمهای خوشبختی هستند و نتایج درخشانی هم میگیرند. تیم ملی اگر مهاجمی داشته باشد که توپهای نزدیک به دروازه را تبدیل به گل کند، قطعاً روزهای بهتری در انتظارش خواهد بود.
نمیشود به سردار یا کریم گفت که در محوطه بایستید و تکان نخورید؟
نمیشود گفت بایست و تکان نخور چون آنها ذاتی اینگونه بازی میکنند. ما یکی را میخواهیم که با یک جایگیری درست، توپهای مرده را وارد دروازه حریف کند. گلها معمولاً به دو شکل به ثمر میرسند. اولی حرکات هماهنگ و دومی اشتباه مدافعان حریف. مثلاً بازیکن شوت میزند، توپ کمانه میکند و جلوی پای مهاجم میافتد. او هم خیلی راحت دروازه را باز میکند. این خوب است که مهاجمانی با قابلیتهای متفاوت داریم که بیرون محوطه هم توانایی بازی دارند اما تیم ملی مهاجمی میخواهد که در سلولهایش حضور دائمی در هجده قدم وجود داشته باشد. کسی که پایش را دراز کند، تکل بزند و توپ را به داخل دروازه حریف هل بدهد. سوارز از این گلها زیاد میزند و همچنین بنزما.
شما اگر جای مارک ویلموتس بودید از آزمون در کدام پست استفاده میکردید؟
سردار آزمون برای حضور در پست هافبک نفوذی نزدیک به دروازه حریف یا همان نوک حمله عقب کشیده شده بازیکن مناسبی است. سردار اما یک بازیکن سرزن هم هست که اگر از دروازه حریف دورش کنیم ممکن است گلهای اینچنینی او را نداشته باشیم. ویلموتس باید چشمانش را باز کند، بازیهای باشگاهی را ببیند، بگردد و نوک حملهای پیدا کند که نزدیک به دروازه حریف بازی کند. آن وقت او میتواند سردار را یک خط عقبتر بیاورد و از او در پست جدید استفاده کند.
یعنی اگر چنین مهاجمی پیدا شود، نظر شما این است که میتوان از سردار به عنوان هافبک نفوذی استفاده کرد؟
دقیقاً. خیلی از مربیان هستند که پست بازیکنان را جابهجا میکنند تا ببینند حداکثر بازدهی بازیکن در کدام پست است. اگر در پست اصلی 90 درصد بازدهی دارد و در پست دوم 60 درصد، بهتر است در همان نقش قبلی از او بازی بگیرند. با توجه به اینکه تیم ملی بازی تدارکاتی انجام نداده و ویلموتس مجبور است در بازیهای رسمی بازیکنان را آزمایش کند، باید به او فرصت بدهیم تا ببیند بازدهی سردار در کدام پست بیشتر است. ویلموتس نیامده که 6 ماه بماند، او آمده تا حداقل نصف کارلوس کیروش اینجا بماند و به موفقیت برسد. سردار مقابل هنگکنگ که بازدهی بالایی داشت اما باید ببینیم گلهایی که باید هل بدهیم و درون دروازه برود را چه کسی میزند. اگر جانشینی پیدا کردیم، سردار همین هافبک نفوذی باشد هم جواب میدهد.